تبيين شناسي تحليل هاي عاشورا (1)


 

نویسنده : سيد ضياءالدين ميرمحمدي




 

چكيده
 

مقاله حاضر نگاه و رويكردي بيروني (معرفت درجه ي دوم) بر پديده ي تاريخي عاشورا دارد . ابتدا مقدمه اي كوتاه در بيان مفهوم تبيين تاريخي و انواع آن (قانونمند، عقلاني و روايي) ذكر مي شود و در ادامه به پيشينه ي تبيين تاريخي پديده عاشورا نظر دارد و با گزينش متوني تحليلي در حوزه ي تاريخ نگاري پديده ي عاشورا، آنها را از لحاظ تبيين هاي قانونمند، عقلاني و روايي مورد ارزيابي وبررسي قرار داده، به شواهد و مصاديقي از انواع تبيين هاي به كار رفته در آنها اشاره مي كند و در پايان به ضرورت توجه جدي مورخان فعلي به كاربرد تبيين هاي تاريخي در تحليل پديده هاي تاريخي خصوصا تاريخ عاشورا تاكيد دارد .

مقدمه
 

اعتبار و ارزش پژوهش ها و مطالعات تاريخي، به توصيف و نقل پديده هاي تاريخي نيست، بلكه محقق تاريخ بايد تبيين هاي تاريخي را ايجاد نمايد و به ابهامات مختلف تاريخي از نگاه چرايي و چگونگي پاسخ دهد . محقق تاريخ با پردازش تبيين تاريخي، پا را از مرزهاي تاريخ نگاري فراتر مي گذارد و به دنبال كشف روابط علي بين پديده هاي تاريخي است . وي مي كوشد با ريشه يابي تغييرات و علل آنها با تبيين تاريخي بين وقايع حال و آينده پيوند ايجاد نمايد . در واقع در كنار توصيف وقايع تاريخي به تجزيه و تحليل انتقادي آنها مي پردازد تا به شناخت علي پديده هاي تاريخي واقف گردد .(نوذري، ص 36- 37 و ساده، ص 380- 381)

مفهوم تبيين تاريخي، (Historical Explanation)
 

تبيين در لغت به معناي هويدا شدن، پيدا شدن، هويدا كردن، بيان كردن و آشكارساختن است .(دهخدا، 28/300) در اصطلاح، مفهوم تبيين تاريخي، يعني توجه به پديده هاي تاريخي و مطالعه ي آن براي دريافت چرايي و چگونگي و چيستي آنها; به تعبير ديگر، تبيين تاريخي راه شناخت علل پديده هاي تاريخي و كشف قوانين كلي حاكم بر پديده ها و حوادث تاريخي را هموار مي كند.

انواع تبيين تاريخي
 

تبيين تاريخي را معمولا به سه دسته تقسيم مي كنند: (1) الف) تبيين قانونمند; ب) تبيين عقلاني; ج) تبيين روايي .(نوذري، ص 36 و ادواز)
1 . تبيين قانونمند: تبيين قانونمند ارزيابي و بررسي واقعه ي مورد نظر به عنوان يك پديده ي تاريخي و قراردادن آن در يك جريان كلي و تعميم بخشي به منظور ارائه ي يك قاعده ي نظام مند در تاريخ است; بدين معنا كه معمولا واقعه ي مذكور در اوضاع و شرايط معيني رخ دهد . به تعبيري روان و رسا، تبيين قانونمند ارائه ي يك مدل عام و فراگير در تاريخ است، تا پديده هاي تاريخي را محصول و توليد همان قاعده و قانون كلي بداند . برخي فيلسوفان تاريخ، كه عمدتا داراي ديدگاه پوزيتيويستي اند، نوعي نگاه و گرايش تبعي به تاريخ دارند و آن را در تداوم علوم مي پندارند . آنان مدعي اند كه تبيين هاي مبتني بر قانون و يا قاعده مند در صدر انواع تبيين ها قرار دارند; به عنوان مثال، به كاهش مشروعيت حكومت و از دست دادن اعتبار و وجهه ي مردمي در اثر افزايش ماليات اشاره مي كنند، كه يك برداشت قانونمند از تاريخ است . از نكات ضعف اين نوع تبيين مي توان به عدم تدوين، توجيه و يا اثبات تعميم بخشي هايي مناسب اشاره كرد، مضافا بر اين كه خود مورخان دغدغه ي خاصي براي تدوين و اثبات قاعده و قانون كلي حاكم بر تاريخ ندارند . از مخالفان و مدافعان اين نوع تبيين مي توان به كارل پوپر (2) و همپل (3) اشاره كرد .(نوذري، ص 37- 38، پوپر، مصباح يزدي)
2 . تبيين عقلاني: اين تبيين، تبيين كنش ها، واكنش ها، فعاليت ها و اعمال كارگزاران تاريخي از بعد خواسته ها، اعتقادات، نيات و معيارهاي آنهاست . نگاه به علل و دلايل انگيزه ها و اعمال آنها تبيين عقلاني تاريخ و يا برداشت عقلاني از تاريخ است . تبيين هاي عقلاني بيش تر در پديده هاي تاريخي سياسي مورد توجه قرار گرفته اند و اين نوع پديده ها انباشته از تبيين عقلاني اند . توجه به تفاوت هاي تاريخ و ساير علوم و عدم توجه به شباهت هاي ميان آنها از جمله مواردي است كه فلاسفه ي تاريخ در تبيين هاي عقلاني تحت تاثير آنها قرار گرفته اند . نقطه ضعف جدي اين نوع تبيين ها اين است كه، علي رغم روشن و قابل فهم بودن تبيين هاي عقلاني به اندازه ي كافي، و آشكار بودن اعمال افراد در تاريخ، در موارد زيادي نمي توان با روش عقلاني آنها را تبيين نمود و پيامدهاي پيش بيني نشده و ناخواسته ي كنش هاي افراد را به هيچ وجه نمي توان ناديده گرفت; زيرا به آنها فكر نكرده بودند .
از جمله موانع و نقاط ضعف تبيين هاي عقلاني اين است كه گزارش عمده ي مورخان، تابع ساختار اجتماعي و محيطي و يا اوضاع و احوال اجتماعي است كه به هيچ وجه تحت تسلط كنش هاي افراد انساني نيستند . تغييرات و نوسان هاي بلندمدت در فقر و ثروت، انقلاب صنعتي و نوسان هاي موجود در الگوي عام زندگي و تامين معاش، مستعد پذيرش تبييني بر حسب اهداف و نيات فردي نيستند; لذا تبيين هاي عقلاني، تنها راجع به تبيين بخشي از حقيقت تاريخي است . از پردازندگان نظريه ي تبيين عقلاني تاريخي مي توان به گالينگورد (4) و ويليام دري (5) اشاره كرد .(نوذري، زرين كوب، سيروفه يف، ادواز)
3 . تبيين روايي: نوع سوم از تبيين تاريخي، تبيين روايي است كه، به زعم گروهي، مختص تاريخ است . بر اساس تبيين روايي، يك واقعه و پديده ي تاريخي با نقل و روايت كردن وقايع پيش از آن توضيح و تبيين مي شود . پس تبيين روايي، يعني توضيح دادن يك پديده و واقعه ي تاريخي با نقل واقعه ي پيش از آن . مشكل عمده ي تبيين هاي روايي اين است كه آيا روش هاي فوق اساسا به امر تبيين مي پردازند، يا آيا شرايط متناسبي را كه تبيين هاي مذكور بايد تابع آن باشند (زيرا تمام روايت ها يا تبيين هاي روايي بايستي گزينشي باشند) مي توان بدون قرار دادن آنها در رده ي تعميم بخشي هايي كه تبيين هاي قانونمند بدان ها متكي اند، مشخص ساخت . تبيين هاي روايي بايد در سطح جزئيات مناسب و گزينشي باشند و ممكن است شامل برخي تبيين هاي قانونمند و عقلاني باشند، ولي لزوما شامل كل اين قبيل تبيين ها نيستند . معضل عمده ي ديگر نظريه ي تبيين روايي تاريخ اين است كه نظريه ي فوق مبتني بر اين است كه تاريخ اساسا يك جريان روايي است; به مفهوم نقل حوادث، وقايع و اعمال مردمان گذشته، به خصوص در عرصه ي سياسي كه بر اساس ترتيب زماني پديده هاي تاريخي، يعني به صورت كرونولوژيك يا گاه شماري تدوين شده است .
كم اهميت دانستن روايت و يا كاستن از اعتبار و ارزش آن و در عوض حركت به سمت تحليل موقعيت ها و شرايط تاريخي، زمينه را براي تبيين تحليلي و روايي آماده و آن را جاي گزين روايت كرده است . اكشات، (6) باترفيلد (7) و گالي (8) از صاحب نظران تبيين روايي اند .(زرين كوب، نوذري، والش)
با تفحص در كتب و متون تاريخي به همه ي انواع تبيين مي توان برخورد كرد; اما فلاسفه و نظريه پردازان تاريخ دست كم تبيين هاي سه گانه ي قانونمند، عقلاني و روايي را تبيين هاي مختص تاريخ مي دانند . در تبيين علي تاريخ بين انديشمندان تاريخ اختلاف نظرهايي اساسي وجود دارد; حتي تبيين علي را مي توان در ارتباط با تبيين قانونمند و يا يكي از رده هاي آن تلقي كرد . مورخان نوعا ميان دو مقوله ي «علت » و «عقل » تمايز قاعده مندي قايل نشده و تفاوت آنها را به طور شفاف بيان نكرده اند; به عبارتي، علل موردنظر يك مورخ ممكن است همان عقول و دلايلي باشد كه در تبيين هاي قانونمند و عقلاني مطرح است; لذا با امعان نظر به توضيحات فوق، از شرح و بسط «تبيين علي » صرف نظر مي شود .

ضرورت پردازش به تبيين تاريخي عاشورا
 

فراتر رفتن از مرزهاي تاريخ نگاري محض، حركت از توصيف و نقل صرف پديده هاي تاريخي به طرف تجزيه و تحليل انتقادي آنها، شناخت روابط حاكم بر رخدادهاي تاريخي و ارائه ي مدل فراگير و عام بر ساختار حركتي تاريخ بدون تبيين تاريخي امكان ندارد; علاوه بر اين، مي توان به موارد ذيل براي ضرورت پردازش تبيين تاريخي عاشورا استناد كرد: (9)
1 . حادثه ي عاشورا حالت زنده ي فعلي ندارد و يك پديده ي تاريخي است، لذا فهم و درك حضوري آن ممكن نيست و بايد با ابزار خاص ارزيابي و مطالعه شود .
2 . عدم تكرار عيني پديده هاي تاريخي، ضرايب انحرافي خاصي را در بررسي و ارزيابي مطالعات تاريخي به وجود مي آورد; لذا مورخ و محقق بايد ضرايب خاص انحراف را در پديده هاي تاريخي و خصوصا پديده ي عاشورا در نظر داشته باشد .
3 . پديده ي تاريخي عاشورا به طور كامل و تمام در اسناد و مدارك تاريخي انعكاس نيافته است; لذا محقق و مورخ بايد از روش ها و فنون استنتاجي و اجتهادي براي تكميل عدم انعكاس كامل اين پديده ي تاريخي در مآخذ و مدارك تاريخي استفاده نمايد .
4 . پديده ي تاريخي عاشورا تنها سرگذشت اميران و رجال سياسي آن نيست; بلكه در كنارش بايد به ساختار اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي حيات جمعي جامعه ي آن روز توجه كرد .
5 . حادثه ي تاريخي عاشورا به تنهايي معنا و مفهومي ندارد; لذا مورخي كه به كالبدشكافي پديده ي عاشورا مي پردازد، بايد آن را در زمينه ي كلي جامعه اش نگاه كند و چون جمع آوري تمام مدارك پديده ي مذكور امكان ندارد، مورخ بايد جامعه ي گذشته را بازسازي نمايد .
6 . تشريح اهداف، انگيزه ها، كنش ها و اعمال عاملان پديده ي تاريخي عاشورا نيازمند تبيين هاي تاريخي است و بدون تبيين تاريخي، شناخت زمينه هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي حادثه ي بزرگ عاشورا ممكن نيست .
7 . تجزيه و تحليل انتقادي ماهيت قيام عاشورا و كشف عوامل و زواياي ناپيداي شكل گيري آن، بدون كاربست اركان تبيين تاريخي، تحقق و عينيت نمي يابد .
تامل در موارد فوق و تعمق در ماهيت پديده هاي تاريخي، خصوصا پديده ي تاريخي عاشورا، تجزيه و تحليل مدارك و شواهد تاريخي، استنباط و اجتهاد تاريخي مورخ، اطلاع از معنا و مفهوم پنهان پديده ي تاريخي عاشورا، كشف ضرورت هاي تاريخي پديده ي عاشورا، نه جبر تاريخي آن، و دوري از خطاهاي سهو و عمد، جملگي مي طلبد كه در عرصه ي پديده ي تاريخي بايد قدم را از مرز نقل و گزارش تاريخي فراتر گذاشت و به مرحله ي اساسي پژوهش هاي تاريخي، يعني تبيين هاي تاريخي وارد شد .

پيشينه ي تبيين تاريخي پديده ي عاشورا
 

متون متعددي درباره ي حادثه ي عظيم عاشورا نوشته شده است كه برخي مستقلا و برخي در كنار بررسي ساير حوادث تاريخي اسلام به تاريخ عاشورا پرداخته اند . منابع اوليه ي پديده ي تاريخي عاشورا را پنج متن قديمي و اصيل تشكيل مي دهند كه عبارت اند از: مقتل الحسين ابومخنف (م 157)، طبقات الكبري ابن سعد (م 230)، انساب الاشراف بلاذري (م 279)، اخبار الطوال دينوري (م 282) و الفتوح ابن اعثم (م 314) كه قديمي ترين اين آثار مقتل الحسين (علیه السّلام) ابومخنف است . منابع مذكور شرح حال مفصلي از جريان عاشورا و حاوي جزئيات و اخبار ريز و دقيقي هستند كه از لحاظ مواد خام تاريخي حادثه ي عاشورا ارزش بالايي دارند .(جعفريان، 1381، 1376)
از ساير منابع مهم تاريخ عاشورا مي توان به متوني هم چون: تاريخ طبري (م 310)، الارشاد شيخ مفيد (م 413)، مقاتل الطالبيين (م 356)، مناقب ابن شهر آشوب (م 588)، مقتل الحسين (علیه السّلام) خوارزمي (م 568)، مقتل الحسين (علیه السّلام) امام طبراني (م 360)، تاريخ الخلفا (مجهول المؤلف)، البدء والتاريخ مطهر بن طاهر مقدسي (م 3553) لهوف ابن طاوس (م 664)، كشف الغمه في معرفة الائمه (علیه السّلام) عيسي اربلي (م 692) مقتل الحسين عبدالرزاق مقرم; و از آثار جديد مي توان به نفس المهموم شيخ عباس قمي، عبرات المصطفين شيخ محمدباقر محمودي، بررسي تاريخ عاشورا محمد ابراهيم آيتي، گوشه اي از سرگذشت و شهادت امام حسين (علیه السّلام) علي غفوري، سالار شهيدان حسين شيخ الاسلامي، نهضت حسيني سيدعلي فرحي، مقتل الشمس محمدجواد صاحبي، ادب الحسيني و حماسته احمد صابري همداني، مع الحسين في نهضته اسد حيدر و قصه ي كربلا علي نظري منفرد نام برد .(همان)
در زمينه ي آثار تحليلي مي توان به متوني هم چون: شهيد جاويد صالحي نجف آبادي، شهيد آگاه آية الله صافي گلپايگاني، درسي كه از حسين (علیه السّلام) بايد آموخت شهيد عبدالكريم هاشمي نژاد، بعد از پنجاه سال دكتر جعفر شهيدي، الفباي فكري امام حسين (علیه السّلام) محمدرضا صالحي كرماني، پژوهشي پيرامون زندگي امام حسين (علیه السّلام) محمدمهدي شمس الدين، حماسه حسيني استاد مطهري، حيات فكري و سياسي امامان شيعه و تاملي در نهضت عاشورا رسول جعفريان و انقلاب عاشورا دكتر مهاجراني اشاره كرد . (جعفريان، 1376)

خطوط كلي و محوري سبك نگارش منابع تاريخ عاشورا
 

1 . اكثر منابع و متون مربوط به حادثه ي عاشورا، مخصوصا قرون قبلي بر پايه ي روش روايي بنا شده است و سبك و متد تاريخ نگاري آنها بر اساس ذكر روايات مختلف تاريخي و نقل و گزارش است، حال يا به شيوه ي تاريخ نگاري مكتب حجاز، به صورت «معنعن » ، و يا به شيوه ي تاريخ نگاري مكتب عراق، به صورت تداخل روايات و اسناد و يا حذف اسناد . اين منابع از لحاظ مواد خام تاريخي داراي ارزش و اعتبار هستند .
2 . به ندرت ديده مي شود كه منابع و متون تاريخي عاشورا در كنار نقل، به روش تركيبي به مقايسه، تركيب، سنجش و ايجاد سازگاري ميان روايات گوناگون تاريخي بپردازند . در اين ميان مي توان به اخبار الطوال دينوري اشاره كرد كه بهره هايي از روش تركيبي را در خود جاي داده است .(سجادي، فصل 3، ص 44)
3 . اكثر متون مربوط به پديده ي تاريخي عاشورا از لحاظ متد تاريخ نگاري فاقد روش تحليلي اند; يعني در كنار نقل روايات تاريخي به تحليل و تبيين و بررسي علل و نتايج آنها نپرداخته ند، مگر در موارد نادري كه در قرون اخير به رشته ي تاليف درآمده اند كه نمونه هايي از آنها در ذيل بررسي خواهد شد .
4 . شاخص هاي تبيين تاريخي چه تبيين قانونمند، چه تبيين عقلاني و چه تبيين روايي جز در معدودي از متون تاريخي حادثه ي عاشورا كه نوعا در قرن اخير نوشته شده اند، مشاهده نمي شوند; و ساير آثار فاقد متدي از لحاظ تبيين تاريخي هستند .
در قرن اخير حركت هاي مطلوبي از لحاظ متدشناسي و روش شناسي تاريخي در فاز مطالعاتي تاريخ نگاري صورت گرفته است كه قابل تامل است و از لحاظ روش تحليلي و تبيين تاريخي، با اقسام مختلف آن، محصولات قابل نقدي عرضه شده است كه مبحث عاشورا هم از اين قاعده مستثنا نبوده است .
هر چند مبحث تبيين در فاز پژوهش هاي تاريخي، به طور عام، و حادثه ي عاشورا، به طور خاص، در ابتداي مسير قرار دارد و از لحاظ تبيين قانونمند تاريخي هنوز حركت قابل توجهي صورت نگرفته است، به عنوان نمونه، چند اثر تاريخي را درباره ي حادثه ي عاشورا از لحاظ تبيين تاريخي مورد بررسي و ارزيابي قرار مي دهيم .
البته شاخص عمده ي متون ذيل كه براي ارزيابي تبيين تاريخي گزينش شده اند، تبيين هاي عقلاني است، و با توجه به اين كه در تحليل پديده ي تاريخي عاشورا، از تبيين قانونمند و حتي تبيين روايي بهره ي چنداني نبرده اند و مؤلفان آنها توجه جدي به انگيزه ها، آرمان ها، تمايلات و رفتارهاي ساده و پيچيده ي عاملان حادثه ي عاشورا داشته اند، در بحث شواهدي از تبيين هاي تاريخي كتب موردنظر، تفصيلا شواهد و مصاديق عقلاني ذكر شده است .

كتاب قيام امام حسين (علیه السّلام)
 

قيام امام حسين (علیه السّلام) تاليف دكتر سيدجعفر شهيدي، يكي از مورخان معاصر است . مؤلف در حوزه ي تاريخ نگاري پديده ي تاريخي عاشورا، از لحاظ سبك و متد، اثري تحليلي و تبييني ارائه داده است كه به لحاظ پژوهشي و تحقيقي و اعتبار كيفي قابل تامل است. خطوط محوري سبك نگارش آن را مي توان اين گونه شمرد:
الف) در تحقيق و پژوهش تاريخي بر ضرورت استفاده از شيوه ي علمي تاكيد دارد . در خواندن متون تاريخي و تحليل و بررسي آن، شرايط ديگري، از جمله، توجه به وضع جغرافيايي، اقتصادي و اجتماعي را الزامي مي داند و در تحليل و تبيين پديده ي تاريخي عاشورا توجه خاصي به سه مؤلفه ي مذكور نشان داده است; به عنوان مثال، در تحليل ريشه هاي تاريخي حادثه ي عاشورا، به قدرت سياسي و اقتصادي جامعه ي آن روز و تركيب ساختمان اجتماعي و موقعيت جغرافيايي شبه جزيره ي عربستان مي پردازد .(شهيدي)
ب) در نگارش پديده ي تاريخي عاشورا (مثلا در اطلاع يافتن امام حسين (علیه السّلام) از قتل مسلم) از روش تركيبي (10) استفاده كرده و روايت ها و گزارش هاي گوناگون را از راه مقايسه، تركيب، سنجش و ايجاد هم خواني ميان آنها مورد نقادي قرار داده است .
ج) روش تحليلي و تبييني مؤلف در بررسي علل و نتايج پديده ي تاريخي عاشورا هم به تبع روش تركيبي است و هم تكيه بر دقت هاي عقلاني و برداشت هاي عقلاني تاريخي دارد . از تحليل هاي مبتني بر دقت هاي عقلاني ايشان مي توان به مواردي هم چون تحليل دگرگون شدن نظام اسلامي و سقوط اجتماع در عصر مورد بحث، برخورد عبيدالله بن زياد و همراهان او با مسلم در كوفه و برخورد يزيد با اسرا در دمشق اشاره كرد .
د) در رفع تناقض بين گزارش هاي متضاد و نقل هاي مختلف، علاوه بر تركيب و ايجاد سازگاري بين آنها، از قرينه هاي خارجي به عنوان يك ابزار تحقيقاتي استفاده مي كند . مؤلف در مورد مخالفت امام حسين (علیه السّلام) با بيعت كردن، حركت وي از مدينه به مكه و رسيدن دعوت نامه هاي مردم كوفه و فرستادن مسلم به كوفه و حركت از مكه به عراق با همه ي اختلافات در جزئيات روايت ها، آنها را با سنجش قرينه هاي خارجي مورد تاكيد قرار مي دهد .
ك) مصاديق متعددي از تبيين هاي تاريخي خصوصا تبيين هاي عقلاني ديده مي شود و به انگيزه ها، كنش ها و اعمال كارگزاران تاريخي آن عصر توجه لازم را دارد . نمونه هايي از برداشت هاي عقلاني تاريخي در ذيل بررسي خواهد شد .

پي نوشت ها :
 

1) در يك تقسيم بندي از تبيين تاريخي آن را به چهار نوع تبيين قانونمند، عقلاني، روايي و علي تقسيم كرده اند . ر . ك: فلسفه تاريخ، روش شناسي و تاريخنگاري .
2. K.R. Popper
3. C.G. Hempel
4. R.G. Collingwood
5. W.H. Dray
6. W. oakeshett
7. H. Butterfield
8. W.B. Gallie
9) براي مطالعه ي بيش تر در زمينه ي ماهيت پديده هاي تاريخي ر . ك: روش هاي تحقيق در علوم انساني .
10) مورخان در استفاده از روش هاي تاريخ نگاري يا صورت تاليف مطالب تاريخي از سه روش نقلي، تركيبي و تحليلي استفاده مي نمايند .
الف) روش نقلي: روشي است كه در آن روايات مختلف درباره ي حادثه و پديده تاريخي ذكر مي شود و سلسله اسناد آن به طور كامل و يا ناقص آورده مي شود .
ب) روش تركيبي: روشي است كه در ميان روايات و گزارش هاي مختلف تاريخي به دنبال مقايسه، تركيب و ايجاد سازگاري است و از اسناد روايات اجتناب مي شود و به جاي آن به مقايسه و تركيب و ايجاد سازگاري ميان روايات مختلف مي پردازد .
ج) روش تحليلي: روشي است كه علاوه بر نقل روايت به صورت تركيبي، به دنبال تحليل، تبيين و اجتهاد تاريخي است و به بررسي علل و نتايج پديده ي تاريخي مي پردازد .
 

منبع:مجله فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 33، ميرمحمدي، سيد ضياءالدين
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : samsam